عنوان داستان : داستانک کوتاه
نویسنده داستان : سعید زارع
من،
سلامِ خوبی کردم
و او
یک خداحافظیِ خوب تر!
نقد این داستان از : احسان عباسلو
نقد این نوشته را به دو قسمت تقسیم میکنم.
قسمت اول، این که این متن واقعا یک داستان خوبی دارد. از یک آشنایی و جدایی میگوید و این را در قالب کلماتی ساده و صادق بیان داشته است. به طور طبیعی ما این را به دو نفر از جنس مخالف نسبت میدهیم و به نظر این برداشت هم برداشت درستی باید باشد. "من سلام خوبی کردم" نشانهای از یک آشنایی است با یک نفر از جنس مخالف. این که گوینده میدانسته چگونه رابطهای را آغاز کند و همین طور که باید و شاید این کار را هم کرده. او که طرف مقابل این شخصیت است خداحافظی خوبتری داشته یعنی شاید به گونهای این رابطه را تمام کرده که طرف مقابل نارحت نشود و یا بلکه هیچ کدام ناراحت نشوند. همین که راوی دارد با احساس دلتنگی شاید و به دور از ناراحتی و خشم از این رابطه سخن میگوید و هنوز گویا آن فرد را دوست داشته و در خاطر دارد نشانه آن است که خداحافظی واقعا خوب بوده است. این متن همچنین میگوید که شاید سلام مهم نیست بلکه خداحافظی است که مهمتر است چرا که آنچه رابطه را ماندنی میکند خداحافظی است و نه سلام. جدا شدن فیزیکی در اینجا در نقطه مقابل جدا شدن ذهنی و خاطرهای قرار گرفته. نویسنده دارد میگوید که ماندن ذهنی زیباتر از ماندن فیزیکی است و دوامش هم بیشتر.
این متن از طول رابطه نمیگوید اما ما متوجه میشویم که رابطه مدتی طول داشته چرا که سلام و خداحافظی برای یک دیدار چند دقیقهای معنا ندارد. متن هیچ حرف و کلمه اضافهای ندارد و چیزی هم کم و کسر ندارد. خیلی ساده و صمیمی و پر احساس حرف خود را زده.
اما قسمت دوم نقد، لطف کنید از نوشتهها و داستانهای خودتان در این پایگاه (یا هر جای دیگری) استفاده کنید. استفاده از نوشتههای دیگران کار زیبایی نیست. از شانس بد شما این متنی که فرستادید ترجمه خود من از شعر ریچارد براتیگان است. من مجموعه اشعار او را تحت عنوان "دری مرا میخواند" منتشر کردم که در اینترنت البته قابل جستجوست. در عموم سایتها و به خصوص صفحات اینستاگرام هم از ترجمههای من استفاده شده که شما هم متاسفانه ندانسته این را به اسم خودتان برای پایگاه ارسال کردهاید. این میتواند درس خوبی برای شما باشد که هیچ وقت چیزی پنهان نمیماند پس نباید از نوشتههای دیگران استفاده کرد. سرقت ادبی در هر حال عنوان "سرقت" را با خودش یدک میکشد و زیبنده کسی که در فضای ادبیات قدم بر میدارد نیست. چنین کاری ضرر بسیار زیادی برای شما دارد و مهمترین آن این که دیگر به شما نمیشود اعتماد کرد که آیا بقیه نوشتههای شما هم از خود شما هستند یا خیر. و اگر از سر اتفاق زمانی داستان خوبی برای جشنوارهای یا جایی بفرستید با این ذهنیت نام شما و داستان خوبتان دیگر دیده نمیشود. این مورد را میشود این بار نادیده گرفت. البته چون ترجمه من است هم مهم نیست من خیلی اهمیتی به این کارها نمیدهم اما نسبت به دیگران لطف کنید چنین کاری را انجام ندهید. به خصوص که به نظر شما آدم خوش شانسی هم در این زمینه نیستید.
موفق باشید و البته سلامت.